«امروز 17 خردادماه در حالی این یادداشت را مینویسم که آمار مرگ و میر کرونا تکرقمی است، امید آنکه به زودی شاهد حتی یک مرگ ناشی از این بیماری نباشیم. روزهای پرآشوب و هیاهوی همهگیری را دوره میکنم آن روزهای آغازین که بهعنوان جامعه تخصصی طب ایرانی همه تلاشمان را میکردیم تا بتوانیم در کنار سایر متخصصین در رشتههای علوم پزشکی سهم خودمان را برای ایفای نقش در پاسداری از سلامت مردم عزیزمان ایفا کنیم و دریغ و درد از انکار متعصبانه، ماهها گذشت و حتی یک عضو از این جامعه تخصصی در کمیته علمی کشوری کرونا پذیرفته نشد.
تحقیقات دانشمندان آگاه و دلسوز این حوزه که بعدها به چاپ مقالات متعدد در مجلات معتبر منتهی شد، از روی ناآگاهی مورد سخره قرار میگرفت و از آن سو برخی به نام طب سنتی با ادعاهای عجیب به تقاضای به حق مردم برای دریافت خدمات این حوزه، پاسخ میدادند و چه خوش بود اگر آن اتفاقی که با یک رویکرد منطقی و علمی در دولت مردمی سیزدهم رقم خورد زودتر محقق میشد آن زمان که ۱۸ ماه بعد از شروع این همهگیری با تدبیر متولیان سلامت، مباحث مربوطه در کمیته علمی در میان دانشمندان و متخصصین رشتههای مختلف مطرح شد و سرانجام در دی ماه ۱۴۰۰ قبل از شروع موج ششم، دستورالعمل پیشگیرانه و کمک درمانی بیماری کرونا براساس آموزههای طب ایرانی به دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور ابلاغ شد و در این راستا با بسیج همگانی در نظام سلامت تعداد مراکز ارائه خدمات به بیماران توسط متخصصین این رشته که همه پزشک و دارای مدرک دکترای تخصصی طب ایرانی هستند، رشد چشمگیری پیدا کرد.
بهصورتی که تعداد 5 مرکز ارائه خدمات به بیماران کرونایی در پایان موج پنجم، به 158 مرکز ارائه خدمات به صورت سرپایی و مشاوره بیمارستانی و 17 مرکز تلفنی در موج ششم افزایش پیدا کرد.
در کنار همه ظرفیتهای موجود در طب رایج و واکسیناسیون عمومی، خدمات طب ایرانی نیز در چرخه نظام سلامت مورد استفاده قرار گرفت. بهرهمندی منطقی از همه ظرفیتهای موجود مسیری است که هر عقل سلیمی آن را میپذیرد که شاید اگر زودتر این رویداد مبارک اتفاق میافتاد آثار و ثمرات آن را هم زودتر مشاهده میشد.
این یادداشت را نوشتم تا بماند در تاریخ که تفاوت رویکردها در نگاه به داشته های منحصر بفرد کشورمان از جمله دانش بومی طب ایرانی چه اثرات مستقیم و غیر مستقیمی بر مولفههای مختلف از جمله سلامت میتواند داشته باشد.
دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت