فهرست

شیوه‌نامه نگارشی

فونت تمامی متون: B Mitra 14.

تیتر: ایران نستعلیق حداقل با فونت 50.

میان‌تیترها: بُلد و با همان فونت و سایز.

«اين و آن» (ضمير يا صفت اشاره يا مبهم) جدا از كلمه‌ بعد نوشته مي‌شود. مانند:

اين همه، آن همه، اين را، آن را، اين است، اين‌ طور، اين چنين، از اين رو، اين سو.

به غير از اينجا، آنجا، آنچه، اينها، آنها، آنگاه، اینکه و آنکه.

«اين و آن» جدا از كلمه‌ قبل از خود نوشته مي‌شوند. مانند:

به اين، به آن به غير از: همين، همان.

همین و همان جدا از کلمة بعدشان با نیم‌فاصله نوشته می‌شوند:

همين‌‌جا، همان‌جا، همین‌طور، همان‌طور.

به جای «ی» از ۀ استفاده شود. مانند:

نکتۀ، شیوه‌نامۀ و... .

ام، اي، ايم، ايد مضارع فعل «بودن» «الف» حذف و به كلمه‌ ماقبل مي‌چسبد. مانند:

 خشنودم، خندانيم، رهرويد به استثنای:

الف) كلماتی که ماقبل مختوم به «هـ» غير ملفوظ باشد مانند: آزاده‌ام، فرزانه‌ايد، زنده‌ايد.

ب) كلمة ماقبل مختوم به «ا» يا «و » باشد (الف  ي) مانند:

توانايم، خوشخويم، دانشجوييد.

«اند» فعل مضارع «بودن» به صورت «ند» (حذف الف) مي‌آيد. مانند:

خندانند، خوشحالند، مسرورند، خشنودند. به استثنای:

الف) کلماتی که به  «ا» و «و» ختم شده باشند كه در این صورت به «نيد» تبديل مي‌شود. مانند:

توانايند، دانشجويند، خوشخويند.

ب) کلماتی که به «ي» و «ـه» ختم شده باشند كه در این حالت به صورت «اند» نوشته می‌شوند. مانند:

راضي‌اند، بيگانه‌اند.

«ب» و «نـ» در ابتدای فعل‌های مضارع و امری، جزئی از فعل محسوب می‌شوند و به فعل مي‌چسبند. مانند:

ببين، بنشينيم، برفتند، نبين، ننويسيد، نگويد.

ـ در افعالي كه با حرف «آ» شروع مي‌شوند آ  ا تبدیل و ميانجي «يـ» اضافه مي‌شود. مانند:

بياموز، بياوريد، بياشفتند، نيامد، نياوريد، نياراميد.

ـ در افعالي كه با «ا» شروع مي‌شوند ا  يـ تبديل مي‌شود. مانند:

بيندازيم، بيفكنيد، بيفشانيم، نيفتي، نيفكن.

«به» حرف اضافه جدا از كلمة بعد و قبل از خود نوشته می‌شود. مانند:

به عنوان، به مانند، به صورت، به ناچار، به منظور، خود به خود، به پرويز گفتم، يك به يك، به هيچ وجه، به نظر مي‌رسد، به دست آوردن، به جز و به تصرف درآورد. در بعضی از موارد برای راحت‌خوانی بهتر است با نیم‌فاصله نوشته شوند مانند: روبه‌رو .

به غير از:

الف) «به» صفت‌ساز:

بسزا  سزاوار                              بجا  شايسته، به موقع               

در این بین استثنائاتی نیز وجود دارند به عنوان مثال کلمه بهنگام را بهتر است که «به» را با نیم‌فاصله از کلمه بعد آن بنویسیم، مانند:

به‌هنگام  به وقت                      به‌هوش  هشيار

ب) «ب» حرف جر‌ّ عربي باشد، مانند:

بنفسه، بعينه، بذاته، مابازاء، برأي العين، بشخصه.

برای جمع بستن کلمات از ها، ان و ات استفاده می‌شود. مانند:

دولت‌ها، مسئولان، مؤسسات.

«بي» جدا از كلمة بعد با نیم‌فاصله نوشته مي‌شود، مانند:

بي‌دقّت، بي‌قاعده، بي‌حوصله، بي‌چون و چرا و... .

به استثنای کلماتی که در ترکیب با پیشوند «بی» معنای جدید را می‌سازند. مانند: بيهوده.

«تر» و «ترين» تفضيلي جدا از کلمۀ ماقبل خود نوشته مي‌شود. مانند:

موثق‌تر، کامل‌تر.

 به استثنای: بهتر، كمتر، بیشتر و کلماتی که به های غیر ملفوظ ختم می‌شوند. مانند: بهینه‌تر و... .

«چه» به کلمۀ بعد خود می‌چسبد، مانند:

چرا، چگونه، چطور و... .

در این بین چند استثنا نیز وجود دارد. مانند:

چه ‌سان، چه كردي، چه مي‌گفت؟

«را» جدا و با فاصلۀ کامل نوشته مي‌شود مگر در «چرا» و «مرا».

ضماير ملكي پيوسته (م، ت، ش، مان، تان، شان) به كلمۀ‌ قبل خود مي‌چسبد. مانند:  

لباس نوشان، دفترت.

به استثنای كلمات مختوم به «هـ» غيرملفوظ [به ضماير مفرد «ا» اضافه مي‌شود].

جامه‌ها  جامه‌مان                       خانه‌ات  خانه‌تان                       لانه‌اش  لانه‌شان

«كه» جدا از كلمات قبل از خود نوشته مي‌شود. مانند:

وقتي كه، هنگامي كه، زماني كه، در صورتي كه، به‌ طوري كه، همين كه.

به استثنای:

 بلکه، چنانکه.

در كلمات کلمات مشتق، مرکب و مشتق مرکب به منظور صحیح‌خوانی و راحت‌خوانی و همچنین با در نظر گرفتن اصل زیبانویسی، اصل بر جدا‌نويسي و با نیم‌فاصله است. مانند:

‌شهروندمداری، گفته‌شده، روزنامه‌نگاری، دست‌فروش، يك‌باره، گرامي‌داشت، صاحب‌اختيار، روان‌شناسي و غیره. اما در این بین با توجه به اصل زیبایی و روان‌خوانی استثنائاتی وجود دارند؛  صاحبدل، بزرگداشت، بینانگذار.

«مي» جدا از فعل با نیم‌فاصله نوشته می‌شود. مانند:

مي‌گويم، مي‌افتاد، مي‌آمد، مي‌ميرد.

«هـ» غيرملفوظ آخر كلمه هنگام اضافه شدن «ان» جمع يا «ي» اسم‌ساز و گاهي صفت‌ساز به «گـ» تبديل مي‌شود. مانند:

بندگي، هفتگي، تشنگي، خانگي، بندگان، تشنگان، آزادگان.

«ي» صفت‌ساز نكره بعد از «هـ» غيرملفوظ به «اي» تبديل مي‌شود. مانند:

سرمه‌اي، روزنامه‌اي، ساده‌اي، آزاده‌اي، نامه‌‌اي، خانه‌اي.

«هـ» غيرملفوظ پيش از پسوند حذف نمي‌شود:

علاقه‌مند، بهره‌مند، ديده‌بان، بهره‌وری.

«ها» جمع هميشه جدا نوشته مي‌شود. مانند:

كتاب‌ها، فرمان‌ده‌ها، خانه‌ها و...

«هم» جدا از كلمه‌ بعد با نیم‌فاصله نوشته مي‌شود. مانند:

هم‌زبان، هم‌سخن، هم‌مشرب، هم‌مدرسه، هم‌مسلك، هم‌اسم

به جز در موارد زير:

همچنان، همچنين، همين، همان، هماهنگ، همايش.

«هم» به عنوان قيد جدا نوشته مي‌شود. مانند:

من هم به كتابخانه رفتم.      اين هم از آنهاست. 

«هيچ» جدا از كلمه بعد با نیم‌فاصله نوشته مي‌شود. مانند:

هيچ‌كس، هيچ‌وقت و هيچ‌يك. به استثنای بعضی از مشتقات نظیر هيچگاه.

كلمات [فارسي] با ریشه پهلوی و فارسی باستان و ایرانی باستان همزه [در ميان كلمه] ندارند. مانند:

آيين، پايين، بوييدن، مويين، روشنايي.

همزه در كلمات عربي در ميان كلمه:

الف) پس از مصوت كوتاه  به صورت «أ» نوشته می‌شود. مانند:

مستأجر، تأثير، تأديب، مأخذ.

ب) پس از مصوت كوتاه  و پيش از مصوت بلند «آ» به شكل «آ» نوشته می‌شوند. مانند:

مآل، مآخذ، مآب، لآلي، منشآت.

ج) پس از حرف صامت ساكن و پيش از مصوت بلند «آ» به شكل «آ» نوشته می‌شوند. مانند:

قرآن، مرآت.

د) پس از مصوت كوتاه به شكل «ؤ» نوشته می‌شوند. مانند:

مؤمن، رؤيت، مؤنت، مؤيد، سؤال، مؤانست

هـ) در بقيۀ موارد به شکل «ئـ» نوشته می‌شوند. مانند:

ائتلاف، تخطئه، توطئه پس از : مسئله، جرئت، دنائت، ارائه، هيئت، مسائل، مصائب، صائب، ملائكه، نوئل.

«ي» (نكره، وحدت، مصدري، نسبت) بعد از مصوت بسيط «ي» مياني مي‌گيرد. مانند:

چاره‌جويي (مصدري)،آسيايي (نسبت)، ماهرويي (نكره، وحدت).

بعد از «هـ» غيرملفوظ تبدیل به «اي» مي‌شود. مانند:

نامه‌اي، خانه‌اي.

بعد از مصوب مركب (و ow) تغيير نمي‌كند. مانند:

رهروي.

بعد از صامت‌ به صورت «اي«» و حذف صامت «ي» نوشته می‌شود. مانند:

ني‌اي، پي‌اي.

نقل قول‌های مستقیم در گیومه نوشته می‌شوند و نقطه در داخل گیومه گذاشته می‌شود. مانند:

امام (ره) فرمودند: «بهشتی به تنهایی خود یک ملت است.»

پرانتز داخل متن با کلمه قبل و بعد خود یک فاصله کامل باید داشته باشد. مانند:

امام خمینی (بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران) در سال 1358 فوت کرد.

نحوة رفرنس‌نویسی (درون‌متنی، پاورقی، پایانی)

  • نحوۀ رفرنس‌نویسی درون متن
  • برای رفرنس دادن داخل متن، نام خانوادگی نویسنده کتاب یا مقاله مورد نظر را به همراه سال انتشار آن کتاب و مقاله و صفحه آن می‌نویسیم. بین نام خانوادگی نویسنده و سال انتشار کتاب یا مقاله، ویرگول گذاشته و قبل صفحۀ کتاب دو نقطه گذاشته می‌شود. مانند:

(تودارو، 1383: 102).

  • رفرنس درون‌متنی باید داخل پرانتر نوشته شود. در نوشته‌ای که رفرنس آن وسط جمله آمده است رفرنس داخل پرانتز باید با عبارت و یا جملة قبل و بعد آن، یک فاصله کامل داشته باشد. مانند:

توسعه، فرآیندی چندبعدی است (تودارو، 1383: 102) که با سایر ابعاد آن نیز رابطه مستقیمی دارد.

  • اما رفرنسی که در انتهای جمله آمده است با جمله قبلش یک فاصله کامل داشته در انتهای آن نقطه بدون فاصله گذاشته می‌شود. مانند:

توسعه فرآیندی چندبعدی است (تودارو، 1383: 102).

  • برای رفرنس دادن به نقل قولی پس از اتمام نقل قول، رفرنس با یک فاصله نوشته شده و نقطه بعد از رفرنس، خارج پرانتز نگاشته می‌شود. مانند:

امام (ره) فرمودند: «بهشتی به تنهایی خود یک ملت است» (صحیفة نور، جلد اول: 190).

  • در مواردی که یک کتاب دو نویسنده داشته باشد در ابتدا نویسندۀ اصلی و سپس اسم نویسندۀ دوم را ذکر می‌کنیم. مانند:

(فاضلی و قلیچ، 1392: 400).

  • در مواردی که یک کتاب بیش از دو نویسنده داشته باشد ابتدا اسم نویسندۀ اصلی را نگاشته و برای سایر نویسندگان می‌نویسیم دیگران. مانند:

 (گاي و دیگران، 1371: 120). 

  • در مواردی که در منابع از یک نویسنده، دو کتاب نگاشته شده است که سال انتشار یکسانی دارند برای رفرنس دادند پس از قید سال انتشار به منظور تفکیک منابع «الف، ب و...» می‌نویسیم. مانند:

(آوینی، 1376 الف: 179).

  • در مواردی که یک کتاب چند جلد داشته باشد پس از ذکر نام نویسنده و سال انتشار، جلد آن کتاب را قید می‌کنیم. مانند:

(آوینی، 1377، ج 1: 180).

 

  • نحوۀ رفرنس‌نویسی در پاورقی

برای رفرنس دادن به کتاب و مقاله در پاورقی نام و نام خانوادگی نویسنده را نوشته و مابقی را به همان ترتیب که در انتهای کتاب نگاشته می‌شود می‌نویسیم. مانند:

عماد افروغ، چشم‌اندازی نظری به تحلیل طبقاتی و توسعه، تهران: مؤسسة فرهنگ و دانش، چاپ اول، 1379.

مصطفی ازکیا، «نظریه‌های توسعه‌نیافتگی»، نامة علوم اجتماعی، شمارة 1، پاییز 1367.  

 

  • نحوۀ رفرنس‌نویسی در پایان
  1. افروغ، عماد، چشم‌اندازی نظری به تحلیل طبقاتی و توسعه، تهران: مؤسسة فرهنگ و دانش، چاپ اول، 1379.
  2. ازکیا، مصطفی، «نظریه‌های توسعه‌نیافتگی»، نامة علوم اجتماعی، شمارة 1، پاییز 1367.  
  1. سن، آمارتیا، توسعه یعنی آزادی، ترجمۀ سیدمحمدحسین نوری نائینی، تهران: نشر نی، چاپ سوم، 1389.
  2. گاي، درام، مايكل هاپگينز، دونالد مك گراهان، «بررسي شاخص‌هاي انساني و اجتماعي توسعه»، روستا و توسعه (گزيدة مقالات)، شمارة 4، 1371.
  3. فاضلی، نعمت‌الله، مرتضی قلیچ، نگرش نو به سیاست فرهنگی، تهران: انتشارات تیسا، 1392.
  4. سن، آمارتیا، توسعه یعنی آزادی، ترجمۀ سیدمحمدحسین نوری نائینی، جلد دوم، تهران: نشر نی، چاپ سوم، 1389.
  5. آوینی، سیدمرتضی، توسعه و مبانی تمدن غرب، تهران: نشر ساقی، چاپ دوم، 1376 (الف).
  6. آوینی، سیدمرتضی، حلزون‌های خانه به دوش، تهران: نشر ساقی، چاپ اول، 1376 (ب).